- سرم بریده ای دارد
- دوباره بریز
- بخوان نام مرا بر سنگ وضعی شرمگین دارد
- چنان اجزای امواجی که سازد معنی کل را
- چشم تو مژگان زد و تصویر گل پر رنگ شد
- صدا در بند زنجیر دل دیوانهای دارم
- درآه و دم ماست غمِ پیش و پسی چند
- بی کسی از رنگ ما در دیده ، مژگان بشکند
- چنان ماه در اسمان، یااباالفضل
- پس بمان ای ماه رویت را شهیدانت فدا